آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

عشقم آرتین

عسک جدید

پسرم 2 روزه که سرما خوردی فدات شم از من وا گرفتی شازده پسر ومرتب سرفه میکنی و آب بینیت هم را افتاده و خیلی هم غرغرو شدی و همش بهونه میگیری بردمت دک عزیزمکه گفتش چون خداروشکر شیر خودمو میخوری مصونی و گلو و ریه ات مشکلی نداره و گفتش یه ویروسه و توام داری واکنش نشون میدی و گفت لازم به دارو نیست اما اگه زیادتر شد سرفه هات بهت شربت سرماخوردگی اطفال و استامیوفن بدم این عکسم از بد اخلاقیاته که بازم دوست داشتنی خوشگلم ...
3 آبان 1392

بهترین مامان و بابای دنیا

پسرم خواستم عکس پدر و مادرمو تو وبلاگت واست بذارم تا در اینده ببینی کیا واقعا دوست داشتن و واست زحمت کشیدن و قدر بدونی بابا رضا و مامان منصوره بهترین پدر و مادر دنیان و هر کاری که بتونن واسه بچه ها و اطرافیانشون انجام میدن و مثال فرشته های آسمونی روی زمینن امیدوارم خدا همیشه سالم نگهشون داره و همینطوری عشقولانه کنار هم بمونن ...
29 مهر 1392

اولین پاییز کنار پسرم و زیباترین پاییز

پسرم عاشق چایی خوردنی و وقتی ما چایی میخوریم به سمتش حمله میکنی واسه همین مامان واست چای کم رنگ میریزه و خیلی با اشتیاق میخوری عزیز دلم پسر سیم خور من که هر سیمی که پیدا میکنی میخوری چه سیم شارژرها چه سیم تلفن و وقتی میخوری و میبینی مزه ای نمیده عصبی میشی پسرم امروز 11 روز پاییزه و هوا از عصر ساعت 5 به بعد خنک میشه امروز برده بودمت حموم که یهو تصمیم گرفتیم بریم بیرون واسه همین موهاتو سشوار کردم و کلاه سرت کردم قند عسلم ...
24 مهر 1392

فدای مامان گفتنت

پسرم 7 ماه و 24 روزت که بود تو یه روز پاییزی که من و بابا رفته بودیم بیرون و شما رو پیش مامانی گذاشته بودیم و یه کم دیر اومدیم همش گفته بودی مامان و گریه کرده بودی و وقتی اومدم از بغلم پایین نیومدی و از اون روز این کلمه زیبا رو هر روز از دهنت میشنوم البته کلک قبل اون ددر و بابا میگفتی و الان هم میگی برق و پوپ ( همون توپ ) و دست خدایا شکرت که منو لایق این موهبت دونستی که یه فرشته زمینی بهم بگه " مامان " پسرم خیلی بهم وابسته شدی و حتی وقتی بابا میخواد بغلت کنه میای سمت من و میگی ماما و اگه چند لحظه از نظرت دور شم خونه رو با گریه رو سرت میذاری عزیز دلم از قدیم هم گفتن دل به دل راه داره و منم خیلی دوست دارم عشقم
22 مهر 1392

خوش قدم بودن پسرم

پسرم به یمن قدم تو و اینکه خدا رزق و روزی تو رو جدا گذاشته من و بابا با کلی قرض و قسط تونستیم یه خونه 97 متری خوشگل تو بهارستان بخریم پسرم بس تو خوش قدمی خدا بهمون کمک کرد و بعد 6 سال تونستیم این خونه را بخریم البته بعدا واست میگم که کیا کارشکنی کردن و هیچ کمکی نکردن مثل همیشه و دو قورت و نیمشون باقیه حتما واست میگم تا بدونی کی دشمنته کی دوستته خاله مریم و مامانی و عمه محترم و عمو قدرت بهمون قرض دادن و مامانم طلاهامو فروختم و عمو بابک و عمو مسعود هم پول دادن اما اونایی که باید کمک میکردن مثل همیشه گفتن نداریم و به ما چه!!! یعنی اصی یه وضعی که سرفرصت بزرگ شدی واست کامل میگم البته تورو من تربیت میکنم و میدونم باید چیکار کنم این متن رو هرکس...
22 مهر 1392

یه روز شاد با دوستان

پسرم امروز مامان با دوستام رفتیم یه مجموعه بازی و بیلیارد و ایرهاکی و ایکس باکس و دارت بازی کردیم و حسابی خوش گذشت و خندیدیم و روحیه مون عوض شد توام عاشق  بیلیارد شده بودی و از میز پایین نمی یومدی ...
12 مهر 1392

آرامش آرتین

پسرم وقتی ارومی و سیری خیلی خوبی و با خودت مشغول میشی و بازی میکنی و کاری به ما نداری همش پورپور میکنی با لبات و صداهای جدید درمیاری ...
5 مهر 1392

پسرم انشاالله دیگه هیچوقت کسل و مریض نبینمت :-(

پسرم وقتی 7 ماه و 4 روزت بود شب ساعت 2 که مامان پاشدم شیرت بدم دیدم بدنت مثل کوره اس عزیزم الهی فدات بشم که داشتی تو تب میسوختی سریع بهت تایلوفن دادم اما تا 6 بیدار بودی و گریه کردی بردیمت دک گفت یه ویروس جدید اومده و بهت دارو داد مامان خیلی ناراحتم کاش مامان به جات مریض بشه و تو همیشه سلامت باشی پسرم زود خوب شو دلم گرفته ارتین مهربونم با اینکه مریض و بیحالی ولی وقتی مامان باهات بازی میکنم بهم میخندی تا ناراحت نشم این روزا خیلی کم غذا میخوری و همش نق میزنی و میخوای بیای تو بغلم تا اونجا بخوابی و تا میذارمت زمین بیدار میشی و گریه میکنی اینجا واست پیشبند بستم تا شاید کمی با اون سرگرم شی و یه کم غذا بخوری ...
1 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشقم آرتین می باشد